هوپ بیصدا

روزمرگی ها ومن

هوپ بیصدا

روزمرگی ها ومن

امشب نوشت

دیشب دوباره لرزیدیم  ومن ترسیدم. بیدار بودم داشتم کار میکردم که صندلی زیر پام رفت . بچها وهمسر خواب بودن. پریدم همسر را بیدارکردم. ولی بچها را بیدار نکردیم. چون پای سیستم بودم زدم ببینم کجاست ولی کلا صفحه ژئوفیزیک تعطیل بود پژوهشگاه هم اخرین زلزله اش مال ظهر روز قبل بود.با آیت الکرسی وسوره زلزال خودم را آروم کردم و یخورده دور وبر بچها بودم همسر خوابیدن ولی من بیدار بودم تا ساعت سه.نگران عمه جانم بودم کانون زلزله به خونه اشون نزدیکه فردیس هستن. خداپدر مادر تلگرام رابیامرزه که قطع نمیشه. فهمیدم خوبن خداراشکر. مامانم اینا خواب بودن واصلا نفهمیده بودن مادرشوهرجان و خانواده هم زیاد نترسیده بودن.فضای عجیبیه وقتی نگرانیم منتهی علیه محور ترس هستیم وقتی هم قراره نترسیم ازین طرف محور میفتیم پایین.مادرای مدرسه میگفتن ترسی نداره خونه های ما تازه سازه خطری نداره .وانگاراون تب وتاب اولیه هفته قبل ازبین رفته. متاسفانه این نگاه همیشه همراه ماست. این تکاپوی زلزله موقعیت خوبیه که نهادهای آموزشی و متولیان آموزش همگانی اقدام کنند به مردم آموزش کافی ودرست ارائه کنند. مردم هم کافی یاد بگیرند وعمل کنند. متاسفانه ما تاجایی را عمل میکنیم که سهل الوصول باشه وگرنه کارای زحمت دار یخورده سخته برامون.

همزمانی جالبی برام پیش امده .من مقاله ای درباب خشونت علیه زنان درفضای مجازی کارکردم امروز فرستادم دیروز بحث داغ فضای رسانه حرفهای متولیان امورزنان درباره لایحه خشونت علیه زنان بود و روزچهارم آذر هم که من این کاررادردانشگاه ارائه دادم  روز جهانی مبارزه علیه خشونت بود.موضوع بسیار پیچیده ایست. من اصل حرفها راازمنابع مطمئن هنوز مطالعه نکردم ولی آنچه که دیدم مثل همیشه یک نگاه دوطرفه است سیاه وسفید .نقل قولی دیدم که یکی از مسئولین گفته بود با حضور محارم مذکر دیگر نیازی به قانون نیست. خب به نظرم این خیلی تک بعدیه چون خیلی از خشونتها از جانب محارم برای زنان اعمال میشه. ازجمله مشکلاتی که ما سرکلاسها داریم وکسی چاره ای برایش نداره اینه که افراد از هر دو دیدگاه کنار هم هستند اما هریکی سعی درمجاب کردن دیگری دارد واین به گمان من درست نیست. قطعا هیچ یک نمیتوانند دیگری را مجاب کنند از ایده ونظری که سالها باهاش بوده وزندگی کرده واصلا برای اعتلای آنها به دانشگا ه اومده دست بردراد.اما فضای علمی دانشگاه برای این هست که حدی از تعادل را این دو طایفه در فضای علمی کنار هم کسب کنند . هردو بتوانند از بخشهای درست عقاید دیگری دفاع کنند وهردو ایرادات نظریه خودشون را بشناسن سعی کنند برطرفش کنند. 

دستم به اشپزی نمیره . نمیتونم غذاهای هیجان انگیز راانتخاب کنم. حالت جمود وخشکی گرفتم درباره اشپزی باید یک راه چاره ای برایش پیدا کنم.همه اش غذاهای تکراری روتین میپزم. ازآشپزی لذتبخش فاصله گرفتم. شاید تقصیر همکلاسی هایم باشه شایدم تقصیر فیلتر شککنی است که به سختی پینترست را باز میکنه. جالبه همکلاسی های من اصلا اشپزی دوست ندارند. چه مادران جاافتاده وباتجربه چه تازه مادران مجردها هم اصلا ترجیح میدن دستپخت مامان رانوش جان کنند. بچهای خوابگاهی هم حوصله وابزار ندارن.

نظرات 2 + ارسال نظر
نیکادل سه‌شنبه 12 دی 1396 ساعت 11:30

ایمیل گذاشتم . .خیلی ممنونم.خیلی دوست دارم که ببینمش و نظراتتون رو بدونم. من فکر میکنم ما زنها در هر جایگاه و کاری که باشیم هیچ وقت بی نیاز از دانشتن حقوق خودمون نیستیم و پژوهشهای اینطوری رو باید دنبال کنیم به خاطر خودمون و نسل بعد
درباره ی آشپزی گفتید.. بالاخره یک چیزی این وسط فدا میشه.برای من برنامه ریختن برای غذای هفته موثر بوده توی داشتن تنوع. البته خیلی خیلی تنوع غذایی ما از شما کمتره ولی بازهم اگر اول هفته فکر کنم بیشتر می تونم تنوع بدم. من در هفته قط یک روز غذای دنگ و فنگ دار درست می کنم و باقی روزها هیچ غذایی بیشتر از یک ربع وقتم رو نمی گیره

براتون فرستادم ومشتاقانه منتظرم نظرات شمارابخونم.

نیکادل پنج‌شنبه 7 دی 1396 ساعت 15:14

کاش میشد ببینیم پژوهشتون رو
من به خاطر دختر آینده ام __ یا عروس هام و یا نوه هام دعا میکنم خسته نشید از سیاست بازی ها و تنگ نظریهای محیط علمی..
زلزله واقعا بده

باکمال میل اگر ایمیلتون رابرام بزارین میفرستم براتون.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.