هوپ بیصدا

روزمرگی ها ومن

هوپ بیصدا

روزمرگی ها ومن

روزگارونظراتم

زلزله ویک هفته ای که متلاطم بودیم.هنوز میشه به دنیا وروزگارامید داشت که اگه خبری بشه میتونیم احساسات همدیگر را درگیرش کنیم ولی بازم کسی نیست حجم احساس را مدیریت کنه.

من خودم اصلا زلزله را نفهمیدم.ولی دوستان ازاولین دقایق تو پاسداران نیروهوایی والهیه حس کرده بودن ولی من وخواهرم یکی غرب ودیگری شرق تهران اصلا نفهمیده بودیم هرچقدر زمام گذشت ابعاد وحشتناکش بیشتر معلوم شد. البته محاسنی هم داشت . اینکه واقعا امیدوار شدم اگه اتفاقی بیفته هنوز هم میشه به مردم امیدوار بود که خودشون دست همدیگه ر میگیرن . ولی حال با چه کاستی ها و نواقصی که بماند.

موضوع زلزله به نظرم برای پژوهشگرای رفتار شناس ومردم شناس باید خیلی مطلب داشته باشه. برای خود من نکته بارز و خاصش این بود که چطور افرادی که ردفضای مجازی فعالیت دارن و یا اصلا رسان رسمی ندارن چطور تونستن کمکهای زیادی را جذب کنند. مثلا مستر تیستر که فقط ابزارش اینستا هست ظرف 48ساعت یک میلیارد کمک میگیره . یا کسی مثل دکتر زیبا کلام که وجهه سیاسی اجتماعی داره وسلبریتی نیست و سیاسیه خیلی خاص هم نیست میتونه ظرف مدت کوتاه دو ملیارد کمک جذب کنه . نکته ای که من میدونم تاثیر بالای فضای مجازی دراین حفضا سازی است. اما نکته مغفول اینکه چرا دولت و نهادهای مسئول ازین ابزار برای اصلاح شرایط و ترمیم اون بدگمانی ها استفاده نمیکنند؟مثل این است که تو خونه اتون جارو برقی باشه ولی هنوز اصرار داشته باشین با نپتون جارو کنین گاهی هم جارو دستی بردارین بعد همسایه بیاد جارو برقی را قرض بگیره وخیلی سریع خونه اش را ترگل وروگل کنه .حسن این قصه همبستگی بعدش بود که همه جمع شدن پولهارا یه کاسه کردن. بااین حجم کمک میشه یه الگوی خوب ساخت یعنی نمونه ای کار کنند که همه اش بامردم باشه باکیفیت وخوب کارنامه مردم با موفقیت به نتیجه برسه. انشاالله.

درحاشیه کمک های زلزله برایم عجیب بود فیلم فرستادن لباسا کنار خیابون ریخته شده بود بعد بنده خدایی پیغام گذاشته بود زنان کرد ویژگی خاصی دارن غیر از لباس کردی چیزی نمیپوشن برای همین ازون لباسا استفاده نکردن. اولا به نظرم توجیه کم مایه ای بود وبعد حتی درسفر رهبری هم اکثر آدما لباس عادی تنشون بود واصلا لهجه کردی هم نداشتن یعنی فکر نمکنم دورریختن لباسا ربطی به این موضوع داشته بیشتر اسراف بودن.

داعش هم تموم شد ولی من هنوز ازش میترسم وهنوز به نظرم تموم نشده. اونموقعی که برجهای دوقلو پایین ریخت گفتن کار طالبان و القاعده بود وسط امریکا کلی بگیر وببند کردن اومدن بغل گوش ما تو عراق و افغانستان والان هفده هجده ساله که نرفتن هنوز هستن .القاعده و طالبان تاریخشون گذشت داعش را درست کردن حالا ما داعش را حذف کردیم آدماش تفکرشون وبانی هاشون که تموم نشدن هستن فردا از یه جای دیگه جوونه میزنن. فقط الهی از دور ایران برن دود بشن برن هوا.هرچند الان زمزمه های جنوب شرق آسیا و آفریقاست.خدا خودش همه را به راه راست هدایت کنه شر دشمنان این مردم ومملکت را به خودشون برگردونه . 

هرقدر بزرگتر میشم دلم برای مملکتم بیشتر میتپه.

تو هفته گذشته نتایج یه چکیده که برای همایش کرمان فرستاده بودم اومد وکارم را پذیرفتن و من ذوق زده ام به عنوان اولین کار جدی ام وحالا باید بکوب کار کنم تا 17 اذر اصل مقاله را بفرستم. استادم گفت اشکال نداره از آخر به اول کار کنیم . و حالا باید انجامش بدم برسم به خونه اول.

بعد از حدود یک ماه ونیم دوماه امروز دوباره رفتم سراغ ورزش باشد که رستگار شوم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.