هوپ بیصدا

روزمرگی ها ومن

هوپ بیصدا

روزمرگی ها ومن

بعدازمدتهاشنبه شروع رسید وازامروز دوباره رفتم باشگاه وورزش راشروع کردم.مربی عوص شده بود.چیزی که همیشه از نوجوانی من راازجمع های خاص خانمها شاکی میکرد حرف ها وقصاوتهای درگوشی بود.امروز دوباره بهم گوشزد شد که من دوست ندارم.مربی عوض شده بود.همیشه تواین سالهاتجربه بهم نشون داده یه سری خانم هستند که پای ثابت تمام باشگاهها هستن وهمیشه کلی نکته درباره مربی دارن همیشه بامربیها دوست وصمیمی هستندوهمیشه مثل ریگ کف جوی می مانند ومربی میرود.ونکته اینجاشروع میشه.مربی که امروز اومده سومین مربی اززمان تاسیس این مجموعه ورزشی دولتی هست.بنظر من مربی اول کلاسیک وقدیمی کارمیکرد.مربی دوم که تاپایان پارسال می آمد هم خیلی تمرین شدید میداد وهدفمندوبه روز بود.مربی امروز بسیارسبک کارمیکنه واصلا کارش این نیست ایشون به قول خودشون دنسر هستند.

خیلی دیگه ازشاگردان امروز مثل من شنبه شروعشون بود.ازدیدن مربی تازه یخورده شوک شدن.توکلاس خیلی شل تمرین کردن وریتم کلاس هم کندبود اما وقتی بیست دقیقه پایان کلاس رامربی به رقص تبدیل کرد همه گل ازگلشون شکفت.

متاسفم که اینقدرفضاهاراالکی بستیم که هرچیزی منشا سواستفاده میشه.این خانم اصلا مربی مناسب وحرفهای نبودن قاعدتا کسانی که تمرینهای مربی قبل رادنبال کرده بودن که حدودنوددرصدافراد بودن اصلا کارایشون براشون ثمره ای نداشت چون خیلی خیلی عادی وبیشترشبیه نرمش سوئدی بودتاایروبیک اما چون مربی اخرکلاس رقصید همه گفتن خوبه.وتوجیه اینکه مامیایم روحیه امون عوض بشه.بااینکه هیچ کدومازسی وخرده ای نفر اصلا نمیتونستن برقصن وفقط مربی رقصید اما همه صرف رقص راضی بودن.رقص .جالبه مجموعه صد دردصد دولتیه واصلا ممنوعه .این کارغیر قانونی واین کم فروشی راهیچ کس ازش ناراضی نبود.حالا این هیچ اینکه پشت سرنفرقبلی غیبت وتهمت وحشتناک وحرفهایی که آدم شرم میکنه اززبان کسانیکه باهم خیلی عیاق وصمیمی بودن وکلی باهمتفریح وگردش خارج ازکلاس داشتن.حتی کسی که مربی قبل سرویس شخصی اش شده بود هرروز میگفت فلانی ماشین نداری برسونمت امروز درهمراهی غیبت وتهمت اصلا کم نیاورد.ومن شنبه شروعم به بدترین شکل شروع شد.

رفتم سراغ ناظر شهرداری که تذکر بدم ایشون نبودن ولی حتما پیگیری میکنم .تا ازاحساس حماقتم کم بشه.